Saturday, February 1, 2014

کلمات کلیدی مطالب شمیم عشق ( ) کوزه ی فارسی ( ) مرحمت ( ) کارادایی ( ) دیلا ( ) بوراک حکی ( ) بیرجه


مطالب اخیر بیوگرافی فرح زینب عبدالله همبازی کیوانج در سریال جدیدش خلاصه قسمت 24 اوزجینال سریال کارادایی عکسهای بسیار زیبا از بوراک حکی عکس های جدید کیوانج و فرح در سریال جدیدشان عکس های سریال کوزه ی گونه ی عکس های سریال کوزه ی گونه ی خلاصه قسمت 57 مرحمت خلاصه قسمت 173 کوزه ی گونه ی خلاصه قسمت 292 شمیم عشق عکس های سریال کوزه ی گونه ی خلاصه قسمت 23 اورجینال سریال کارادایی خلاصه قسمت 61 کارادایی zim lines خلاصه قسمت 57 دیلا خلاصه قسمت 172 کوزه ی گونه ی خلاصه قسمت 291 شمیم عشق عکس های سریال کارادایی خلاصه قسمت 56 مرحمت خلاصه قسمت 171 کوزه ی گونه ی خلاصه قسمت 290 شمیم عشق لینک دانلود اهنگ سریال شمیم عشق خلاصه قسمت 60 کارادایی خلاصه قسمت 56 دیلا خلاصه قسمت 170 کوزه ی گونه ی خلاصه قسمت 289 شمیم عشق مژده به هواداران سریال کارادایی zim lines مجموعه چهارم عکس های بوراک حکی مربوط به سریال شمیم قسمت سوم عکس های بوراک حکی در سریال شمیم عشق خلاصه قسمت 55 مرحمت خلاصه قسمت 169 کوزه ی گونه ی خلاصه قسمت 288 شمیم عشق
کلمات کلیدی مطالب شمیم عشق ( ) کوزه ی فارسی ( ) مرحمت ( ) کارادایی ( ) دیلا ( ) بوراک حکی ( ) بیرجه اکالای ( ) مورات اونالمیش ( ) عفت ( ) مریم اوزرلی ( ) کیوانج ( ) باده ایشچیل ( ) بوراک اوزجویت ( ) یاسمین الن ( ) هاتیجه شاندیل ( ) عشق نان رویا ( ) با لجبازی زندگی کردن ( ) تغییر برنامه ها ( ) ابراهیم چاریکیول ( ) ارکان پتی کایا ( ) توهم ازاد ( ) انگین ارکیورک ( ) فرح زینب عبدالله ( ) مروه بلوگور ( ) اویکو کارایال ( ) بورچین ( ) سرنا ساریکایا ( ) رای گیری ( ) ادرس جدید ( ) جشن سینمایی ( ) طوبی بیوکستان ( ) جانسو دره ( ) اوزگو نامال ( )
گونه ی می شینه توی کافه و به کوز هی و باباش می گه که باید از این شهر بری این طوری سر و صداها می خوابه و برای ماکارا و جمره هم بهتره. zim lines کوزه ی می گه اول باید جمره ازاد بشه بعد از ازادی او می روم. جمره در زندان اپاندیسش در می گیرد و هم بندی هایش فکر می کنند که کلیه اش است و حوله داغ رویش می گذارند و اپاندیش می ترکد او را به بیمارستان می برند جمره در عالم بی هوشی فکر می کند که برای زایمان به بیمارستان امده و کوزه ی را می بیند که یک نوزاد دختر در بغلش است و می گوید ببین جمره چقدر بچه ما خوشگل است. زینب به نزد کوزه ی می رود. کوزه ی می گوید که چرا همه برای خداحافظی امده اید چند روز پیش سیمای هم امده بود از من خداحافظی کند و می گفت که باریش یک چیزهایی از من مخفی می کند و از یک چیز می ترسد باید ان را پیدا کنم تا بتوانم از ان برای ازادی جمره کمک بگیرم اما من از حرفهای او چیزی نفهمیدم. زینب می گوید پس سیمای فقط از تو خداحافظی نکرده دیدمش که با گونه ی هم حرف می زد تازه جان دیده بود که به بیمارستان و ملاقات zim lines باریش امده بود. کوزه ی به شرف زنگ می زند زینب ناگهان می گوید نکنه کسی که ان شب در خانه باریش بوده سیمای بوده باشد. کوزه ی شوکه می شود و با شرف به خانه سیمای می روند. اما سیمای رفته .دوست سیمای که سیمای شب حادثه خانه او رفته بود به کوزه ی می گوید که گویا سیمای ان شب از شما خیلی ترسیده بوده و به خانه من امد و تا صبح از ترس می لرزید. کوزه ی روزنامه ای که خبر جمره در ان است را هم در اتاق سیمای پیدا می کند و به شک می افتد این زینب خانم بالاخره به درد خورد. کوزه ی با شریف صحبت می کند و می گوید بهتر است زودتر با دمت نامزد کنی . گونه ی با دنیز صحبت می کند که عکس های اصل را از او بگیرد دنیز می گوید اول باید جمره ازاد شود بعد راجعش حرف می زنیم. بانو و ابرو با هم حرف می زنند بانو به مادرش می گوید که می دانم از انکارا با گونه ی لج شدی من حتی از رابطه گونه ی و ملدا هم خبر دارم . اما گونه ی خیلی تنها بود و من هم یک زن روانی و داغون بودم من هنوز گونه ی را دوست دارم. طفلی بانو خیلی سخته برای یک زن که خیانت شوهرش را ببینه اما دم نزنه.توی شرکت بحث خرید زمین ها برای ساختن پرورشگاه می شه و می گن که گونه ی زمین های عالی ای را پیشنهاد داده زنگ خطر برای ابرو به صدا در می اید که شاید کاسه ای زیر نیم کاسه باشد. گونه ی و بانو می خواهند یک بچه به فرزندی بپذیرند.
نظرات ()

No comments:

Post a Comment